۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

جایی که هیچ مرد زن داری نیست !

چندين سال قبل تعداد زيادي كلوپ مردانه در لندن وجود داشت. آقايان براي مطالعه‌ي روزنامه در آرامش، و نوشيدن و خوردن به همراه دوستانشان به آنجا مي‌رفتند.

همه‌ي اين كلوپ‌هاي مردانه خدمت‌كاران خيلي خوبي داشتند. يكي از خدمت‌كاران هر كلوپ دربان آن كلوپ بود. آقاي گريس يكي از دربان‌هاي اين كلوپ‌ها بود. او پنجاه‌وپنج سال داشت، و داراي مو و سبيل كلفت و سفيدي بود.

در ساعت شش عصر تلفنش زنگ خورد، و يك زن با او صحبت كرد. او (آن زن) گفت: آيا شما دربان كلوپ جرج هستيد؟
آقاي گريس پاسخ داد: بله، من هستم.

آن زن گفت: لطفا يك پيغام به شوهر من بدهيد.

آقاي گريس پاسخ داد: شوهر شما امروز عصر در اين كلوپ نيست.

زن با عصبانيت گفت: اما من اسم شوهرم را به شما نگفتم.

آقاي گريس پاسخ داد: ضروري نيست، هميشه هيچ مرد زن‌داري در كلوپ نيست.

هیچ نظری موجود نیست: